متن نوشته

متن نوشته

متن نوشته

از كنايه ها نرنج




از كنايه ها نرنج


اين مردم كارشان نيش زدن است !


عمريست به هواي باراني 


مي گويند : خراب







موضوعات مرتبط:

برچسب‌ها: ،


ادامه مطلب
تاريخ : ۲۶ فروردين ۱۳۹۷ | ۰۷:۳۵:۳۰ | نويسنده : متن نوشته | نظرات (0)

يا محمد...



شب بود. سال‏هاي سال از شب مي‏گذشت. مردماني

همه محكوم به ناموزوني روزگار خويش، با

دست‏هاي سياهشان زندگي را زنده به گور

مي‏كردند. صدايي حتي اگر از آسمان مي‏آمد، در

 طنين نعره‏هاي مست و واژه‏هاي جاهل گم بود.

سرزمين بود و قحط سالي آدمي... و خدا ناگفته

مانده بود در سنگ سنگ آن دل‏هاي پشت به آفتاب


كسي اما آن سوي بيداد شب، همه لحظه‏ها را

مي‏شنيد. در دل خلوت‏هاي تا آسمان خويش، بر

فراز كوهساري كه به سمت خدا رهسپار بود، هر

 شبانگاه به پروازي ابدي مي‏رفت و بازمي‏گشت.

 هر شبانگاه، نيايش نامرئي او، امان خداوندي

را بر فراز شهر مي‏پراكند... هر شبانگاه،

 لب‏هاي مردي بود و خداي هميشه نزديكي كه

صدايش مي‏كرد و جدا از آن همه مردمان بي‏فردا،

دست دعا بود و معراج بي‏پروا.


تنها صدا بود... و واژگان قدسي بي‏مانندي كه

 بر شانه‏هاي رسالت «او» وحي مي‏شدند.


صدا پيچيد. نزديك و بي‏وقفه: بخوان محمد!

بخوان به نام پروردگاري كه آفريد؛ بي‏هيچ

شبهه‏اي، بي‏هيچ خستگي و رنجي و محمد اين،

دردانه آسمان ناگزير از زمين، خورشيد ناگهاني

 كه خدا استوارش كرد بر روي اين خاك زمين‏گير،

 از نو آغاز شد.


آغاز مباركي است؛ وقتي كه مالك هفت آسمان،

شانه‏هاي صبورت را از خستگي مي‏تكاند و با

دست‏هاي آرام خويش، پيراهن بلند دلالت را بر

 قامت بي‏شباهت تو مي‏سرايد.


محمد از قله كوه سرازير شد؛ كوهي كه در سينه

 متروك خويش، طنين شب‏گريه‏هاي خلوت محمد را تا

 ابد به يادگار حك كرد.


او آمد؛ با ردايي همه از واژه و سرمايه

بي‏بديل زندگاني، با قامتي از صداي ماندگار

خداوندگار، با چشم‏هايي كه روشنگر كوره‏راه‏هاي

هستي تا امروز، با سينه‏اي كه گنج‏خانه همه

 پاسخ‏هاي ناگفته و همه رازهاي ناخوانده است.


محمد آمد، زمين سر از خواب خويش بلند كرد و

صبح دميد.


به بركت سفره دست‏هاي سبز آن معجزه، خدا

مهربان‏تر شد با مردمان قدرناشناس، با قلب‏هاي

فتنه‏گر ناآرام و در كلام خويش، چنين سرود: «اي

 محمد! پروردگار تو اين مردم را عذاب نخواهد

 كرد مادامي كه تو در ميان آنها زندگي كني».


پيامبر، درياي عصمت پيشه‏اي است كه اگر به حكم

 ناگزير پروردگار نبود، كبوتر جان خسته‏اش از

 شوق پس‏كوچه‏هاي ملكوت، از شوق آغوش خداوند،

 هر آينه پر مي‏گشود و در اين دنياي نافرجام

 نمي‏گنجيد.


پيامبر، آموزگار همه روزگاران، همه نفس‏هايي

كه مي‏آيند و مي‏روند، همه چشم‏هايي كه سر به

مهر و آشكار در پي حقيقت هستند و نيستند،

جاده‏هاي معرفت را به سمت ما فرامي‏خواند.


در راه آسمان، سنگلاخي نمانده كه همه را او

 خود با دست‏هاي مهر خويش هموار كرده است.


اگر پا در مسير ملكوت بگذاري، هراسي نيست كه

در تمام لحظه‏ها، پيامبر شانه‏هاي نحيفت را

همراه خواهد بود.


صدايش كن! دست‏هاي او هميشه نزديكند. كوره‏راهي

 در پيش نيست. راه‏ها معلومند. پيامبر خورشيد

 شبانه ‏روز هستي است. بر دامانِ معصوم او چنگ

بزن و رهسپار شو.






موضوعات مرتبط:

برچسب‌ها: ،


ادامه مطلب
تاريخ : ۲۶ فروردين ۱۳۹۷ | ۰۷:۳۵:۳۰ | نويسنده : متن نوشته | نظرات (0)

خدايا....به من بياموز!!


 

خدايا


بعضي ها آن قدر كوچكند 

كه براي بزرگ شدن ؛ نياز دارند 

مرا زمين بزنند و روي شانه هايم بايستند



خدايا به من صبر بده


به من ياد بده كه خيلي زيباست اگر پيشاني ام از مُهر سياه نباشد . 

اما توي دلم هيچ بغض و كينه اي نداشته باشم


به من ياد بده كه قبول كنم ؛ 

با گروهي از انسان ها اين گونه رفتار كرد 

كه هر گاه هر چه گفتند بگوييم شما درست ميگوييد !! ... 

مگر به كجاي دنيا برميخورد. 

آن دسته از مردم ِ بي غيرتي... كه اگر تمام دنيا را آب ببرد

آنها را خواب ِ بي خبري برده


آن گروه از مردماني كه نماز ميخوانند .. 

روزه ميگيرند ؛ اما .... هيچ وقت عبادت نكرده اند


آن دسته از كساني كه هميشه به اندازه ي 

تمام ِ عقده هاشان به آنها بدهكاري
آن جماعتي كه ارث پدري طلب دارند ..



خبر از دردها و زجر كشيدنت ندارند ؛ 

اما تا صداي خنده ات به گوششان ميرسد ؛ از عقده لبريز ميشوند


آن دسته اي كه هميشه ي عمر بايد خادمشان باشيم . 


آخ چقدر دلم براي كمبودهاي اين آدمها مي سوزد


خدايا يادم بده ؛ چشم ببندم روي روزها و سالها و  لحظه هايي كه

بايد خيلي ها كنارم ؛ مي بودند و نيستند و نبودند

انگار كه سالهاست در بيرون از اين دنيا سير ميكنند ... 

برخي هايي كه بود و نبودشان فرقي نميكند 

و هيچ وقت نميشود روي آن ها حساب كرد ..


خدايا به من صبر بده






موضوعات مرتبط:

برچسب‌ها: ،


ادامه مطلب
تاريخ : ۲۶ فروردين ۱۳۹۷ | ۰۷:۳۵:۳۰ | نويسنده : متن نوشته | نظرات (0)

مرگ!!!




بسياري از مردم در بيست و پنج سالگي ميميرند 


اما تا هفتاد و پنج سالگي مدفون نمي شوند.!!!!





" بنجامين فرانكلين "






موضوعات مرتبط:

برچسب‌ها: ،


ادامه مطلب
تاريخ : ۲۶ فروردين ۱۳۹۷ | ۰۷:۳۵:۲۹ | نويسنده : متن نوشته | نظرات (0)

بعضي ها ..




ميداني...

بعضـي ها را هرچه قدر بـخواني ... خسته نميشوي !

بعضـي ها را هرچه قدر گوش دهي ... عادتــــ نميشوند !

بعضـي ها هرچه تكرار شوند ... باز بكرند و دستــ نـخورده !


ديده اي ؟!

... ... شنيده اي ؟!

بعضـــي ها بي نهايتـــ ــ ـند !

مـــــثل مـــــادر بزرگ



اين روزهـــــــــا

عجيب دلم بچــــگي ميخـــــواهــــــد

خستــــه ام...!

يك قلم لطفـــا....؟!

ميـــــخواهم خـــــــودم را خطــــ خطــــي كنــــــم!







موضوعات مرتبط:

برچسب‌ها: ،


ادامه مطلب
تاريخ : ۲۶ فروردين ۱۳۹۷ | ۰۷:۳۵:۲۹ | نويسنده : متن نوشته | نظرات (0)

در سوگ پيامبر مهرباني ها..





در شب رحلت خاتم انبيا، محمد مصطفي (ص) 

فرشتگان عرش مي گريند. عاشقانش با چشماني اشك آلود، مرثيه غم مي سرايند. 


ما نيز در شب رحلت آسماني اش در سوگ مي نشينيم.






موضوعات مرتبط:

برچسب‌ها: ،


ادامه مطلب
تاريخ : ۲۶ فروردين ۱۳۹۷ | ۰۷:۳۵:۲۹ | نويسنده : متن نوشته | نظرات (0)

گهي گرگ. گهي گوسفند!!





گرگ، گرگ ميزايد و گوسفند، گوسفند


فقط انسان است كه گاهي گرگ ميزايد و گاهي گوسفند . . .



 




موضوعات مرتبط:

برچسب‌ها: ،


ادامه مطلب
تاريخ : ۲۶ فروردين ۱۳۹۷ | ۰۷:۳۵:۲۹ | نويسنده : متن نوشته | نظرات (0)

عمر واقعي....




داستاني بسيار جالب 

مورخان مي نويسند:
در زمان حمله اسكندر به ايران،  به يكي از شهر هاي خراسان مي رسد و با كمال تعجب مي بيند،  با اينكه خبر آمدن او به شهر پيچيده، مردم زندگي عادي خود را ادامه داده اند.اسكندر از فرط عصبانيت شمشير خود را كشيده و زير گردن يكي از مردان شهر مي گذارد و مي گويد : من اسكندر هستم!!
مرد با خونسردي جواب مي دهد: من هم ابن عباس هستم!! 
اسكندر با خشم فرياد مي زند : من اسكندر مقدوني هستم، كسي كه شهرها را به آتش كشيده، چرا از من نمي ترسيد؟؟
مرد جواب مي دهد : من فقط از يكي مي ترسم و او خداوند است. 
اسكندر به ناچار از مرد مي پرسد : پادشاه شما كيست؟
مرد مي گويد : ما فقط يك ريش سفيد داريم و او در آن طرف شهر زندگي مي كند.! 
اسكندر با گروهي از سران لشگر خود به طرف جايي كه مرد نشاني داده بود حركت مي كنند. در ميانه راه،  با حيرت به چاله هايي مي نگرد كه مانند يك قبر در جلوي در خانه ها كنده شده بود. 
لحظاتي بعد به قبرستان مي رسند،  اسكندر با تعجب نگاه مي كند و مي بيند روي هر سنگ قبر نوشته شده : ابن عباس،  يك ساعت زندگي كرد و مرد!! 
ابن علي،  يك روز زندگي كرد و مرد.!! 
ابن يوسف،  ده دقيقه زندگي كرد و مرد!! 
اسكندر و همراهانش پس از عبور از گورستان به مقر ريش سفيد ده مي رسند. از او مي پرسد : تو بزرگ و ريش سفيد مردم هستي؟ 
پيرمرد مي گويد : بله، من خدمتگزار اين مردم هستم. 
اسكندر مي گويد : من دو سوال دارم، مرا جواب بده تا از اينجا بروم. 
پيرمرد گفت : بپرس! 
اسكندر مي پرسد : چرا جلوي در خانه يك چاله شبيه قبر است؟ 
پيرمرد مي گويد : علتش آن است كه در صبح وقتي هر يك از ما از خانه بيرون بيايد به خود بگويد : فلاني! عاقبت جاي تو در زير خاك خواهد بود، مراقب باش!  مال مردم را نخوري و به ناموس مردم تعدي نكني و اين درس بزرگي براي هر روز ما مي باشد. 
اسكندر مي پرسد : چرا روي هر سنگ قبر نوشته ده دقيقه، فلاني يك ساعت، يك ماه، زندگي كرد و مرد!! 
پيرمرد جواب مي دهد : وقتي زمان مرگ هر يك از اهالي فرا مي رسد، به كنار بستر او مي رويم و خوب مي دانيم كه در واپسين دم حيات، پرده هايي از جلوي چشم انسان برداشته مي شود و او ديگر در شرايط دروغ گفتن نيست! 
از او چند سوال مي پرسيم :
چه عملي آموختي؟ 
و چقدر آموختن آن به طول انجاميد؟ 
چه هنري آموختي؟  و براي آن چقدر عمر صرف كردي؟ 
براي بهبود معاش و زندگي مردم چقدر تلاش كردي؟ 
او كه در حال احتضار است ، مثلا مي گويد در تمام عمر به مدت يك ماه،  هر روز يك ساعت علم آموختم، يا براي يادگيري هنر هر هفته روزي يك ساعت تلاش كردم.  يا اگر خير و خوبي كردم، همه در جمع مردم بود و از سر ريا و خود نمايي!!  ولي يك شب مقداري نان خريدم و براي همسايه ام كه مي دانستم گرسنه است، پنهاني به در خانه اش رفتم و نان را پشت در نهادم و برگشتم. 
بعد از آنكه آن شخص مي مرد، مدت زماني را كه به آموختن علم پرداخته بود محاسبه كرده و روي سنگ قبرش حك مي كنيم : ابن يوسف يك ساعت زندگي كرد و مرد! و يا براي بهبود زندگي مردم چقدر تلاش كرده و حساب كرده و بر سنگ قبرش حك مي كنيم :
ابن يوسف يك روز زندگي كرد و مرد! 
اين يعني عمر مفيد 

اسكندر با حيرت و شگفتي شمشير در نيام مي كند و به لشگريانش دستور مي دهد : هيچ گونه تعرضي به مردم نكنند و به پيرمرد احترام مي گذارند و شرمناك و متحير از آن شهر را ترك كردند 

خب حالا كمي فكر كنيد ،اگر چنين قانوني رعايت شود، روي سنگ قبر شما چه خواهند نوشت؟ 
لحظاتي فكر كنيد..... 






موضوعات مرتبط:

برچسب‌ها: ،


ادامه مطلب
تاريخ : ۲۶ فروردين ۱۳۹۷ | ۰۷:۳۵:۲۹ | نويسنده : متن نوشته | نظرات (0)

خدايا پس چرا ياري ام نمي دهي؟




آنگاه كه آرزوهايم را به روي ديوار نوشتم 

نمي دانستم چشم نامحرمي بدان نظارگر است.

آنگاه كه مشق سكوتم را خواستم بر 

ديواره هاي تاريك شب بنويسم طوفاني آمد و 

آرامش مرا به يغما برد و آنگاه كه درد بي كسي هايم را به 

رودخانه زلال صاف سپردم او با بي اعتنايي از كنار من گذشت

 
و آنگاه كه فريادم را بر سر كو ها كشيدم تا بلكه آرام گيرم او نيز 

فريادم را پس داد و مرا قبول نكرد حالا با توام با تويي كه حرف و دلم 

و درد تنهايي هامو صداي فريادم را كه از سوز و زخم دل است را 

از پشت ديوارها و فاصله ها مي شنوي تو چي تو هم مي خواهي 

مرا تو اين دنياي وانفسا تنها گذاري و مرا به حال خود رها كني
 
خداي من من تنهام ، يارايي را براي ياري دهنده ام نيست 

دستم را بگير كه احساس مي كنم هر چه بيشتر براي رهايي از مرداب سختي ها 

و دلتنگي هاي اين دنيا دست و پا مي زنم بيشتر

 در آن غرق مي شوم و در آن فرو مي روم يا پر پروازم ده يا...
 
گفته بودي هر گاه تو را به دهنه پرتگاه بردم

 هراس مكن چون يا تو را از پشت خواهم گرفت يا به تو پرپرواز خواهم داد
 
خداي من خداي من وقتش فرا رسيده پس چرا كاري نمي كني 

سنگ ريزه هاي زير پايم در حال فرو ريختنند پس چرا ياريم نمي دهي .






موضوعات مرتبط:

برچسب‌ها: ،


ادامه مطلب
تاريخ : ۲۶ فروردين ۱۳۹۷ | ۰۷:۳۵:۲۸ | نويسنده : متن نوشته | نظرات (0)

خدايا مرداب جانم را زندگي ببخش




مرداب از آغاز جهان كسل بود و خواب آلود و بي رمق

در دل دعا كرد : پروردگارا! مرا بشوران.

 مي خواهم موج در موج تو را نيايش كنم.

و خداوند دعاي مرداب را برآورد.

قلب مرداب تپيد زنده شد. 

در جان مرداب طوفان به پا شد و مرداب به وجد آمد.

دريا شد و موج موج خداوند را ستايش كرد .



اي بزرگ مهربان به مرداب جانم شوق و شور عبادتت را

عطابفرما تا همواره نيايشگرت باشم.









موضوعات مرتبط:

برچسب‌ها: ،


ادامه مطلب
تاريخ : ۲۶ فروردين ۱۳۹۷ | ۰۷:۳۵:۲۸ | نويسنده : متن نوشته | نظرات (0)

بر فراز قله!!




زندگيت را طي كن

و آنگاه كه بر بلندترين قله هايش رسيدي

لبخند خود را

نثار تمام سنگريزه هايي كن

كه پايت را خراشيدند








موضوعات مرتبط:

برچسب‌ها: ،


ادامه مطلب
تاريخ : ۲۶ فروردين ۱۳۹۷ | ۰۷:۳۵:۲۸ | نويسنده : متن نوشته | نظرات (0)

آدمهايي كه دنيارو زيبا مي كنند....




به نام خالق زيبايي …


"بعضي آدمها دنيا رو زيبا ميكنند"؛

آدمايي كه هروقت ازشون بپرسي چطوري؟ ميگن خوبم.

وقتي بهشون زنگ ميزني وبيدارشون ميكني! 

ميگن بيداربودم !! يا ميگن خوب شدزنگ زدي..

وقتي ميبينن يه گنجشك داره 

رو  زمين غذا ميخوره راهشون روكج ميكنن كه اون نپره

اگه يخ ام بزنن،دستتو ول نميكنن بزارن تو جيبشون..

ادم هايي كه با صد تا غصه 

تو دلشون بازم صبورانه پاي درد دلات مي شينن!

 همينها هستند كه دنيارا جاي بهتري ميكنند؛

مثل آن راننده تاكسيي كه حتي اگر

در ماشينش رامحكم ببندي فقط ميگه روزخوبي داشته باشي..

آدمهايي كه توي اتوبوس وقتي تصادفي چشم درچشمشان ميشوي، 

روبرنميگردانند لبخند ميزنند وهنوز نگاه ميكنند..

دوستهايي كه بدون مناسبت كادو ميخرندوميگويند اين هديه انگارمال توبود..

آدمهايي كه ازسرچهارراه، نرگس نوبرانه ميخرندو باگل ميروندخانه"

آدمهايي با پيامكهاي  آخرشب، كه يادشان نميرودگاهي قبل ازخواب؛

به دوستانشان يادآوري كنندكه چقدر  عزيزند..

آدمهايي با پيامهاي  پُرمهر بي بهانه،

حتي اگربا آنهابدخلقي و بيحوصلگي كرده باشي.. 

"كسانيكه غم هيچكس راتاب نمياورند و تو رابه خاطرخودت ميخواهند وبامعرفتن.








موضوعات مرتبط:

برچسب‌ها: ،


ادامه مطلب
تاريخ : ۲۶ فروردين ۱۳۹۷ | ۰۷:۳۵:۲۷ | نويسنده : متن نوشته | نظرات (0)

يادمان باشد




ﯾﺎﺩﻣﺎﻥ ﺑﺎﺷـﺪ، ﺑﺎ ﺷﮑﺴـﺘﻦ ﭘـﺎﯼ ﺩﯾـﮕﺮﺍﻥ، 

ﻣـﺎ ﺑﻬﺘـﺮ ﺭﺍﻩ ﻧﺨـﻮﺍﻫﯿﻢ ﺭﻓــﺖ!

ﮐﺎﺵ ﯾﺎﺩﻣﺎﻥ ﺑﻤﺎﻧﺪ ﺑﺎ ﺷﮑﺴﺘﻦ ﺩﻝ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ 

ﻣﺎ خوشبخت ﺗﺮ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﯾﻢ...

ﮐﺎﺵ ﺑﺪﺍﻧﯿﻢ ﺍﮔﺮ ﺩﻟﯿﻞ ﺍﺷﮏ ﮐﺴﯽ ﺷﻮﯾﻢ 

ﺩﯾﮕﺮ ﺑﺎ ﺍﻭ ﻃﺮﻑ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ ﺑﺎﺧﺪﺍﯼ ﺍﻭ ﻃﺮﻓﯿﻢ...


ﻭ اين ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﻮﺩن است كه زيباست







موضوعات مرتبط:

برچسب‌ها: ،


ادامه مطلب
تاريخ : ۲۶ فروردين ۱۳۹۷ | ۰۷:۳۵:۲۷ | نويسنده : متن نوشته | نظرات (0)

يك زن.....


عكس






يك زن با حجاب :


1- براي پدرش افتخار

2- براي برادرانش عزت

3- براي همسرش گنج

4- براي فرزندانش بهترين الگو

5- براي جامعه آرامش 

مي باشد



اي زن مسلمان با حفظ حجاب خود و اطرافيانت را سعادتمند كن .







موضوعات مرتبط:

برچسب‌ها: ،


ادامه مطلب
تاريخ : ۲۶ فروردين ۱۳۹۷ | ۰۷:۳۵:۲۷ | نويسنده : متن نوشته | نظرات (0)

سبقت ثانيه ها....




چه آسان تماشاگر سبقت ثانيه‌هاييم؛

و به عبورشان مي‌خنديم!

چه آسان لحظه‌ها را به كام هم تلخ مي‌كنيم ؛

و چه ارزان مي‌فروشيم لذت با هم بودن را!

چه زود دير مي‌شود

و نمي‌دانيم كه؛ فردا مي‌آيد

شايد ما نباشيم....


 يادمان باشد....

بخشش را "بخش كنيم".

 محبت را "پخش كنيم" .

غضب "پريشاني" است.

 نهايتش "پشيماني" است .

شكيبايي؛بر هر "دعوايي"، "دواست".

هر چه "بضاعتمان" كمتراست؛

"قضاوتمان" بيشتر است.

 با "خويشتنداري" ؛

 "خويشاوند داري" كنيم.

به "خشم" ؛"چشم" نگوييم .

سوء تفاهم، "تير خطايي"است؛

كه از "گمان" رها مي شود.

انسان "خوشرو" ؛

گل "خوشبو" است.

"دوست داشتن" را

 "دوست بدارييم".

از" تنفر " ؛"متنفر"باشيم.

به "مهرباني" ؛ "مهر" بورزيم.

با "آشتي"؛ "آشتي" كنيم.

و از "جدايي"؛"جدا "باشيم.








موضوعات مرتبط:

برچسب‌ها: ،


ادامه مطلب
تاريخ : ۲۶ فروردين ۱۳۹۷ | ۰۷:۳۵:۲۷ | نويسنده : متن نوشته | نظرات (0)
[ ۱ ][ ۲ ][ ۳ ][ ۴ ][ ۵ ][ ۶ ][ ۷ ][ ۸ ][ ۹ ][ ۱۰ ][ ۱۱ ][ ۱۲ ][ ۱۳ ][ ۱۴ ][ ۱۵ ][ ۱۶ ][ ۱۷ ][ ۱۸ ][ ۱۹ ][ ۲۰ ][ ۲۱ ][ ۲۲ ][ ۲۳ ][ ۲۴ ][ ۲۵ ][ ۲۶ ][ ۲۷ ][ ۲۸ ][ ۲۹ ][ ۳۰ ][ ۳۱ ][ ۳۲ ][ ۳۳ ][ ۳۴ ][ ۳۵ ][ ۳۶ ][ ۳۷ ][ ۳۸ ][ ۳۹ ][ ۴۰ ][ ۴۱ ][ ۴۲ ][ ۴۳ ][ ۴۴ ][ ۴۵ ][ ۴۶ ][ ۴۷ ][ ۴۸ ][ ۴۹ ][ ۵۰ ][ ۵۱ ][ ۵۲ ][ ۵۳ ][ ۵۴ ][ ۵۵ ][ ۵۶ ][ ۵۷ ][ ۵۸ ][ ۵۹ ][ ۶۰ ][ ۶۱ ][ ۶۲ ][ ۶۳ ][ ۶۴ ][ ۶۵ ][ ۶۶ ][ ۶۷ ][ ۶۸ ][ ۶۹ ][ ۷۰ ][ ۷۱ ][ ۷۲ ][ ۷۳ ][ ۷۴ ][ ۷۵ ][ ۷۶ ][ ۷۷ ][ ۷۸ ][ ۷۹ ][ ۸۰ ][ ۸۱ ][ ۸۲ ][ ۸۳ ][ ۸۴ ][ ۸۵ ][ ۸۶ ][ ۸۷ ][ ۸۸ ][ ۸۹ ][ ۹۰ ][ ۹۱ ][ ۹۲ ][ ۹۳ ][ ۹۴ ][ ۹۵ ][ ۹۶ ][ ۹۷ ][ ۹۸ ][ ۹۹ ][ ۱۰۰ ][ ۱۰۱ ][ ۱۰۲ ][ ۱۰۳ ][ ۱۰۴ ][ ۱۰۵ ][ ۱۰۶ ][ ۱۰۷ ][ ۱۰۸ ][ ۱۰۹ ][ ۱۱۰ ][ ۱۱۱ ][ ۱۱۲ ][ ۱۱۳ ][ ۱۱۴ ][ ۱۱۵ ][ ۱۱۶ ][ ۱۱۷ ][ ۱۱۸ ][ ۱۱۹ ][ ۱۲۰ ][ ۱۲۱ ][ ۱۲۲ ][ ۱۲۳ ][ ۱۲۴ ][ ۱۲۵ ][ ۱۲۶ ][ ۱۲۷ ][ ۱۲۸ ][ ۱۲۹ ][ ۱۳۰ ][ ۱۳۱ ][ ۱۳۲ ][ ۱۳۳ ][ ۱۳۴ ][ ۱۳۵ ][ ۱۳۶ ][ ۱۳۷ ][ ۱۳۸ ][ ۱۳۹ ][ ۱۴۰ ][ ۱۴۱ ][ ۱۴۲ ][ ۱۴۳ ][ ۱۴۴ ][ ۱۴۵ ][ ۱۴۶ ][ ۱۴۷ ][ ۱۴۸ ][ ۱۴۹ ][ ۱۵۰ ][ ۱۵۱ ][ ۱۵۲ ][ ۱۵۳ ][ ۱۵۴ ][ ۱۵۵ ][ ۱۵۶ ][ ۱۵۷ ][ ۱۵۸ ][ ۱۵۹ ][ ۱۶۰ ][ ۱۶۱ ][ ۱۶۲ ][ ۱۶۳ ][ ۱۶۴ ][ ۱۶۵ ][ ۱۶۶ ][ ۱۶۷ ][ ۱۶۸ ][ ۱۶۹ ][ ۱۷۰ ][ ۱۷۱ ][ ۱۷۲ ][ ۱۷۳ ][ ۱۷۴ ][ ۱۷۵ ][ ۱۷۶ ][ ۱۷۷ ][ ۱۷۸ ][ ۱۷۹ ][ ۱۸۰ ][ ۱۸۱ ][ ۱۸۲ ][ ۱۸۳ ][ ۱۸۴ ][ ۱۸۵ ][ ۱۸۶ ][ ۱۸۷ ][ ۱۸۸ ][ ۱۸۹ ][ ۱۹۰ ][ ۱۹۱ ][ ۱۹۲ ][ ۱۹۳ ][ ۱۹۴ ][ ۱۹۵ ][ ۱۹۶ ][ ۱۹۷ ][ ۱۹۸ ][ ۱۹۹ ][ ۲۰۰ ][ ۲۰۱ ][ ۲۰۲ ][ ۲۰۳ ][ ۲۰۴ ][ ۲۰۵ ][ ۲۰۶ ][ ۲۰۷ ][ ۲۰۸ ][ ۲۰۹ ][ ۲۱۰ ][ ۲۱۱ ][ ۲۱۲ ][ ۲۱۳ ][ ۲۱۴ ][ ۲۱۵ ][ ۲۱۶ ][ ۲۱۷ ][ ۲۱۸ ][ ۲۱۹ ][ ۲۲۰ ][ ۲۲۱ ][ ۲۲۲ ][ ۲۲۳ ][ ۲۲۴ ][ ۲۲۵ ][ ۲۲۶ ][ ۲۲۷ ][ ۲۲۸ ][ ۲۲۹ ][ ۲۳۰ ][ ۲۳۱ ][ ۲۳۲ ][ ۲۳۳ ][ ۲۳۴ ][ ۲۳۵ ][ ۲۳۶ ][ ۲۳۷ ][ ۲۳۸ ][ ۲۳۹ ][ ۲۴۰ ][ ۲۴۱ ][ ۲۴۲ ][ ۲۴۳ ][ ۲۴۴ ][ ۲۴۵ ][ ۲۴۶ ][ ۲۴۷ ][ ۲۴۸ ][ ۲۴۹ ][ ۲۵۰ ][ ۲۵۱ ][ ۲۵۲ ][ ۲۵۳ ][ ۲۵۴ ][ ۲۵۵ ][ ۲۵۶ ][ ۲۵۷ ][ ۲۵۸ ][ ۲۵۹ ][ ۲۶۰ ][ ۲۶۱ ][ ۲۶۲ ][ ۲۶۳ ][ ۲۶۴ ][ ۲۶۵ ][ ۲۶۶ ][ ۲۶۷ ][ ۲۶۸ ][ ۲۶۹ ][ ۲۷۰ ][ ۲۷۱ ][ ۲۷۲ ][ ۲۷۳ ][ ۲۷۴ ][ ۲۷۵ ][ ۲۷۶ ][ ۲۷۷ ][ ۲۷۸ ][ ۲۷۹ ][ ۲۸۰ ][ ۲۸۱ ][ ۲۸۲ ][ ۲۸۳ ][ ۲۸۴ ][ ۲۸۵ ][ ۲۸۶ ][ ۲۸۷ ][ ۲۸۸ ][ ۲۸۹ ][ ۲۹۰ ][ ۲۹۱ ][ ۲۹۲ ][ ۲۹۳ ][ ۲۹۴ ][ ۲۹۵ ][ ۲۹۶ ][ ۲۹۷ ][ ۲۹۸ ][ ۲۹۹ ][ ۳۰۰ ][ ۳۰۱ ][ ۳۰۲ ][ ۳۰۳ ][ ۳۰۴ ][ ۳۰۵ ][ ۳۰۶ ][ ۳۰۷ ][ ۳۰۸ ][ ۳۰۹ ][ ۳۱۰ ][ ۳۱۱ ][ ۳۱۲ ][ ۳۱۳ ][ ۳۱۴ ][ ۳۱۵ ][ ۳۱۶ ][ ۳۱۷ ][ ۳۱۸ ][ ۳۱۹ ][ ۳۲۰ ][ ۳۲۱ ][ ۳۲۲ ][ ۳۲۳ ][ ۳۲۴ ][ ۳۲۵ ][ ۳۲۶ ][ ۳۲۷ ][ ۳۲۸ ][ ۳۲۹ ][ ۳۳۰ ][ ۳۳۱ ][ ۳۳۲ ][ ۳۳۳ ][ ۳۳۴ ][ ۳۳۵ ][ ۳۳۶ ][ ۳۳۷ ][ ۳۳۸ ][ ۳۳۹ ][ ۳۴۰ ][ ۳۴۱ ][ ۳۴۲ ][ ۳۴۳ ][ ۳۴۴ ][ ۳۴۵ ][ ۳۴۶ ][ ۳۴۷ ][ ۳۴۸ ][ ۳۴۹ ][ ۳۵۰ ][ ۳۵۱ ][ ۳۵۲ ][ ۳۵۳ ][ ۳۵۴ ][ ۳۵۵ ][ ۳۵۶ ][ ۳۵۷ ][ ۳۵۸ ][ ۳۵۹ ][ ۳۶۰ ][ ۳۶۱ ][ ۳۶۲ ][ ۳۶۳ ][ ۳۶۴ ][ ۳۶۵ ][ ۳۶۶ ][ ۳۶۷ ][ ۳۶۸ ][ ۳۶۹ ][ ۳۷۰ ][ ۳۷۱ ][ ۳۷۲ ][ ۳۷۳ ][ ۳۷۴ ][ ۳۷۵ ][ ۳۷۶ ][ ۳۷۷ ][ ۳۷۸ ][ ۳۷۹ ][ ۳۸۰ ][ ۳۸۱ ][ ۳۸۲ ][ ۳۸۳ ][ ۳۸۴ ][ ۳۸۵ ][ ۳۸۶ ][ ۳۸۷ ][ ۳۸۸ ][ ۳۸۹ ][ ۳۹۰ ][ ۳۹۱ ][ ۳۹۲ ][ ۳۹۳ ][ ۳۹۴ ][ ۳۹۵ ][ ۳۹۶ ][ ۳۹۷ ][ ۳۹۸ ][ ۳۹۹ ][ ۴۰۰ ][ ۴۰۱ ][ ۴۰۲ ][ ۴۰۳ ][ ۴۰۴ ][ ۴۰۵ ][ ۴۰۶ ][ ۴۰۷ ][ ۴۰۸ ][ ۴۰۹ ][ ۴۱۰ ][ ۴۱۱ ][ ۴۱۲ ][ ۴۱۳ ][ ۴۱۴ ][ ۴۱۵ ][ ۴۱۶ ][ ۴۱۷ ][ ۴۱۸ ][ ۴۱۹ ][ ۴۲۰ ][ ۴۲۱ ][ ۴۲۲ ][ ۴۲۳ ][ ۴۲۴ ][ ۴۲۵ ][ ۴۲۶ ][ ۴۲۷ ][ ۴۲۸ ][ ۴۲۹ ][ ۴۳۰ ][ ۴۳۱ ][ ۴۳۲ ][ ۴۳۳ ][ ۴۳۴ ][ ۴۳۵ ][ ۴۳۶ ][ ۴۳۷ ][ ۴۳۸ ][ ۴۳۹ ][ ۴۴۰ ][ ۴۴۱ ][ ۴۴۲ ][ ۴۴۳ ][ ۴۴۴ ][ ۴۴۵ ][ ۴۴۶ ][ ۴۴۷ ][ ۴۴۸ ][ ۴۴۹ ][ ۴۵۰ ][ ۴۵۱ ][ ۴۵۲ ][ ۴۵۳ ][ ۴۵۴ ][ ۴۵۵ ][ ۴۵۶ ][ ۴۵۷ ][ ۴۵۸ ][ ۴۵۹ ][ ۴۶۰ ][ ۴۶۱ ][ ۴۶۲ ][ ۴۶۳ ][ ۴۶۴ ][ ۴۶۵ ][ ۴۶۶ ][ ۴۶۷ ][ ۴۶۸ ][ ۴۶۹ ][ ۴۷۰ ][ ۴۷۱ ][ ۴۷۲ ][ ۴۷۳ ][ ۴۷۴ ][ ۴۷۵ ][ ۴۷۶ ][ ۴۷۷ ][ ۴۷۸ ][ ۴۷۹ ][ ۴۸۰ ][ ۴۸۱ ][ ۴۸۲ ][ ۴۸۳ ][ ۴۸۴ ][ ۴۸۵ ][ ۴۸۶ ][ ۴۸۷ ][ ۴۸۸ ][ ۴۸۹ ][ ۴۹۰ ][ ۴۹۱ ][ ۴۹۲ ][ ۴۹۳ ][ ۴۹۴ ][ ۴۹۵ ][ ۴۹۶ ][ ۴۹۷ ][ ۴۹۸ ][ ۴۹۹ ][ ۵۰۰ ][ ۵۰۱ ][ ۵۰۲ ][ ۵۰۳ ][ ۵۰۴ ][ ۵۰۵ ][ ۵۰۶ ][ ۵۰۷ ][ ۵۰۸ ][ ۵۰۹ ][ ۵۱۰ ][ ۵۱۱ ][ ۵۱۲ ][ ۵۱۳ ][ ۵۱۴ ][ ۵۱۵ ][ ۵۱۶ ][ ۵۱۷ ][ ۵۱۸ ][ ۵۱۹ ][ ۵۲۰ ][ ۵۲۱ ][ ۵۲۲ ][ ۵۲۳ ][ ۵۲۴ ][ ۵۲۵ ][ ۵۲۶ ][ ۵۲۷ ][ ۵۲۸ ][ ۵۲۹ ][ ۵۳۰ ][ ۵۳۱ ][ ۵۳۲ ][ ۵۳۳ ][ ۵۳۴ ][ ۵۳۵ ][ ۵۳۶ ][ ۵۳۷ ][ ۵۳۸ ][ ۵۳۹ ][ ۵۴۰ ][ ۵۴۱ ][ ۵۴۲ ][ ۵۴۳ ][ ۵۴۴ ][ ۵۴۵ ][ ۵۴۶ ][ ۵۴۷ ][ ۵۴۸ ][ ۵۴۹ ][ ۵۵۰ ][ ۵۵۱ ][ ۵۵۲ ][ ۵۵۳ ][ ۵۵۴ ][ ۵۵۵ ][ ۵۵۶ ][ ۵۵۷ ][ ۵۵۸ ][ ۵۵۹ ][ ۵۶۰ ][ ۵۶۱ ][ ۵۶۲ ][ ۵۶۳ ][ ۵۶۴ ][ ۵۶۵ ][ ۵۶۶ ][ ۵۶۷ ][ ۵۶۸ ][ ۵۶۹ ][ ۵۷۰ ][ ۵۷۱ ][ ۵۷۲ ][ ۵۷۳ ][ ۵۷۴ ][ ۵۷۵ ][ ۵۷۶ ][ ۵۷۷ ][ ۵۷۸ ][ ۵۷۹ ][ ۵۸۰ ][ ۵۸۱ ][ ۵۸۲ ][ ۵۸۳ ][ ۵۸۴ ][ ۵۸۵ ][ ۵۸۶ ][ ۵۸۷ ][ ۵۸۸ ][ ۵۸۹ ][ ۵۹۰ ][ ۵۹۱ ][ ۵۹۲ ][ ۵۹۳ ][ ۵۹۴ ][ ۵۹۵ ][ ۵۹۶ ][ ۵۹۷ ][ ۵۹۸ ][ ۵۹۹ ][ ۶۰۰ ][ ۶۰۱ ][ ۶۰۲ ][ ۶۰۳ ][ ۶۰۴ ][ ۶۰۵ ][ ۶۰۶ ][ ۶۰۷ ][ ۶۰۸ ][ ۶۰۹ ][ ۶۱۰ ][ ۶۱۱ ][ ۶۱۲ ][ ۶۱۳ ][ ۶۱۴ ][ ۶۱۵ ][ ۶۱۶ ][ ۶۱۷ ][ ۶۱۸ ][ ۶۱۹ ][ ۶۲۰ ][ ۶۲۱ ][ ۶۲۲ ][ ۶۲۳ ][ ۶۲۴ ][ ۶۲۵ ][ ۶۲۶ ][ ۶۲۷ ][ ۶۲۸ ][ ۶۲۹ ][ ۶۳۰ ][ ۶۳۱ ][ ۶۳۲ ][ ۶۳۳ ][ ۶۳۴ ][ ۶۳۵ ][ ۶۳۶ ][ ۶۳۷ ][ ۶۳۸ ][ ۶۳۹ ][ ۶۴۰ ][ ۶۴۱ ][ ۶۴۲ ][ ۶۴۳ ][ ۶۴۴ ][ ۶۴۵ ][ ۶۴۶ ][ ۶۴۷ ][ ۶۴۸ ][ ۶۴۹ ][ ۶۵۰ ][ ۶۵۱ ][ ۶۵۲ ][ ۶۵۳ ][ ۶۵۴ ][ ۶۵۵ ][ ۶۵۶ ][ ۶۵۷ ][ ۶۵۸ ][ ۶۵۹ ][ ۶۶۰ ][ ۶۶۱ ][ ۶۶۲ ][ ۶۶۳ ][ ۶۶۴ ][ ۶۶۵ ][ ۶۶۶ ][ ۶۶۷ ][ ۶۶۸ ][ ۶۶۹ ][ ۶۷۰ ][ ۶۷۱ ][ ۶۷۲ ][ ۶۷۳ ][ ۶۷۴ ][ ۶۷۵ ][ ۶۷۶ ][ ۶۷۷ ][ ۶۷۸ ][ ۶۷۹ ][ ۶۸۰ ][ ۶۸۱ ][ ۶۸۲ ][ ۶۸۳ ][ ۶۸۴ ][ ۶۸۵ ][ ۶۸۶ ][ ۶۸۷ ][ ۶۸۸ ][ ۶۸۹ ][ ۶۹۰ ][ ۶۹۱ ][ ۶۹۲ ][ ۶۹۳ ][ ۶۹۴ ][ ۶۹۵ ][ ۶۹۶ ][ ۶۹۷ ][ ۶۹۸ ][ ۶۹۹ ][ ۷۰۰ ][ ۷۰۱ ][ ۷۰۲ ][ ۷۰۳ ][ ۷۰۴ ][ ۷۰۵ ][ ۷۰۶ ][ ۷۰۷ ][ ۷۰۸ ][ ۷۰۹ ][ ۷۱۰ ][ ۷۱۱ ][ ۷۱۲ ][ ۷۱۳ ][ ۷۱۴ ][ ۷۱۵ ][ ۷۱۶ ][ ۷۱۷ ][ ۷۱۸ ][ ۷۱۹ ][ ۷۲۰ ][ ۷۲۱ ][ ۷۲۲ ][ ۷۲۳ ][ ۷۲۴ ][ ۷۲۵ ][ ۷۲۶ ][ ۷۲۷ ][ ۷۲۸ ][ ۷۲۹ ][ ۷۳۰ ][ ۷۳۱ ][ ۷۳۲ ][ ۷۳۳ ][ ۷۳۴ ][ ۷۳۵ ][ ۷۳۶ ][ ۷۳۷ ][ ۷۳۸ ][ ۷۳۹ ][ ۷۴۰ ][ ۷۴۱ ][ ۷۴۲ ][ ۷۴۳ ][ ۷۴۴ ][ ۷۴۵ ][ ۷۴۶ ][ ۷۴۷ ][ ۷۴۸ ][ ۷۴۹ ][ ۷۵۰ ][ ۷۵۱ ][ ۷۵۲ ][ ۷۵۳ ][ ۷۵۴ ][ ۷۵۵ ][ ۷۵۶ ][ ۷۵۷ ][ ۷۵۸ ][ ۷۵۹ ][ ۷۶۰ ]
لطفا از ديگر مطالب نيز ديدن فرماييد
لطفا از ديگر مطالب نيز ديدن فرماييد
<< مطالب جديدتر         مطالب قديمي‌تر >>


.: Weblog Themes By Slide Skin:.