متن نوشته
متن نوشته
متن نوشته
عاشق خــدا ..
يكروز مجنون از روي سجاده شخصي گذشت
شخص نمازش را شكست و گفت :
مردك در حال راز و نياز با خدا بودم
چرا اين رشته را بريدي؟
مجنون لبخندي زد وگفت:
عاشق بنده اي بودم و تو را نديدم
چگونه تو عاشق خدايي و مرا ديدى ؟؟

موضوعات مرتبط:
برچسبها: ،