خدايا!
روز به پايان رسيده است،
خورشيد غروب كرده است.
در برابر تو مينشينم آرام،
و فكر ميكنم به تو.
خستهام، خدا!
خستگي را از تنم بيرون كن.
دست و پاهايم درد ميكنند، خدا!
تسكينشان ببخش.
در كاسهي سرم آشوبي بهپاست، خدا!
آرامم كن.
كاري كن خدا،
تا ديگر نترسم از هرآنچه ميترسيدم.
تو كريمي و گشادهدست، خدا!
با بخششهاي پياپيِ خود
كاري كن ذوقزده شوم امشب.
خدايا، كمي مرا بخندان.
سربهسرم بگذار خدا،
تا دست بندازم زندگي را در اين لحظه ها

موضوعات مرتبط:
برچسبها:
{COMMENTS}
لطفا از ديگر مطالب نيز ديدن فرماييد
لطفا از ديگر مطالب نيز ديدن فرماييد