متن نوشته

متن نوشته

متن نوشته

شعري از سهـــــــــراب




آسمان‌، آبي تر،

آب آبي تر.

من در ايوانم‌، رعنا سر حوض‌.

رخت مي شويد رعنا.

برگ ها مي ريزد.

مادرم صبحي مي گفت‌: موسم دلگيري است‌.

من به او گفتم‌: زندگاني سيبي است‌، گاز بايد زد

با پوست‌.

زن همسايه در پنجره اش‌، تور مي بافد، مي خواند.

من «ودا» مي خوانم‌، گاهي نيز

طرح مي ريزم سنگي، مرغي، ابري.

آفتابي يكدست‌.

سارها آمده اند.

تازه لادن ها پيدا شده اند.

من اناري را، مي كنم دانه‌، به دل مي گويم‌:

خوب بود اين مردم‌، دانه هاي دلشان پيدا بود.

مي پرد در چشمم آب انار: اشك مي ريزم‌.

مادرم مي خندد.

رعنا هم‌.




سهراب سپهري




 https://encrypted-tbn0.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcQfQIFK4v0DWJ04aQcHJPgD4U4mRn9AID0oUTcSIA67PMmqcMZV









موضوعات مرتبط:

برچسب‌ها: ،


تاريخ : ۲۶ فروردين ۱۳۹۷ | ۰۷:۴۰:۲۳ | نويسنده : متن نوشته | نظرات (0)
{COMMENTS}
ارسال نظر
نام :
ایمیل :
سایت :
آواتار :
پیام :
خصوصی :
کد امنیتی :
[ ]
لطفا از ديگر مطالب نيز ديدن فرماييد
لطفا از ديگر مطالب نيز ديدن فرماييد
<< مطالب جديدتر         مطالب قديمي‌تر >>


.: Weblog Themes By Slide Skin:.