آيا تا به حال وقتي به پارك رفتهاي ، در زمين بازي
به بچههايي كه سوار چرخ و فلك هستند نگاه كردهاي؟
يا زماني كه قطرات باران به زمين برخورد ميكنند به صداي آن گوش دادهاي؟
آيا زيبايي بالهاي يك پروانه زماني كه به هر طرف پرواز ميكند را ديدهاي؟
وقتِ غروب در آسماني نيمه ابري؛
آيا انعكاس رنگ خورشيد را در ابرها نظارهگر بودهاي؟
وقتي از دوستي ميپرسي حالت چطور است؛
آيا صبر ميكني تا پاسخي دريافت كني؟
آيا تا بحال به كودك خود گفتهاي؛ “فردا اين كار را خواهيم كرد” ؟
و آنچنان شتابان بودهاي؛ كه نتواني غم او را در چشمانش ببيني؟
آن زمان كه براي رسيدن به مكاني چنان شتابان ميدويد،
نيمي از لذت راه را بر خود حرام ميكنيد.
آنگاه كه روز خود را با نگراني و عجله به پايان ميرسانيد،
گويي هديهاي را ناگشوده به كناري مينهيد.
زندگي كه مسابقه دو نيست!
كمي آرام گيريد …
به موسيقي زندگي گوش بسپاريد
پيش از آنكه آواي آن به پايان رسد …
موضوعات مرتبط:
برچسبها:
{COMMENTS}
لطفا از ديگر مطالب نيز ديدن فرماييد
لطفا از ديگر مطالب نيز ديدن فرماييد