در نوبتي دوباره دلت را مـرور كن
از غم به هر بهانه ي ممكن عبور كن...!
رحمي كن اي عزيز به آبادي خودت
فكري براي كشتن اين بوف كور كن
اي خيس گريه هاي كدورت ، كمي بخند
اين ابرهاي ِ مملوِ تب را صبور كن
گيرم تمام راه تو مسدود شد ، بگرد
يك آسمان تازه و يك جاده جور كن...!
با انجمادِ ظلمتِ شب ، بي شباهتي
با شعله ، در برودت ذهنم خطور كن
ياغي ! هبوط ، فرصت تقسيم سيب نيست
در نوبتي دوباره دلت را مـرور كن...!
موضوعات مرتبط:
برچسبها:
{COMMENTS}
لطفا از ديگر مطالب نيز ديدن فرماييد
لطفا از ديگر مطالب نيز ديدن فرماييد