از حاتم پرسيدند: بخشنده تر از خود ديده اي؟؟...
گفت: آري...
مردي كه دارايي اش تنها دو گوسفند بود؛
يكي را شب برايم ذبح كرد... از طعم جگرش تعريف كردم..
صبح فردا جگر گوسفند دوم را نيز برايم كباب كرد...!
گفتند: تو چه كردي؟
گفت: پانصد گوسفند به او هديه دادم...
گفتند: پس تو بخشنده تري...!
گفت: نه، چون او هر چه داشت به من داد!!
اما من اندكي از آنچه داشتم به او دادم...!!
موضوعات مرتبط:
برچسبها:
{COMMENTS}
لطفا از ديگر مطالب نيز ديدن فرماييد
لطفا از ديگر مطالب نيز ديدن فرماييد