متن نوشته

متن نوشته

متن نوشته

دلــــم گـرفـت....




خود را شبي در آينه ديدم ، دلم گرفت 

از فكر اينكه قد نكشيدم دلم گرفت

از فكر اينكه بال و پري داشتم ولي 

بالاتر از خودم نپريدم دلم گرفت

از اينكه با تمام پس انداز عمر خود 

حتي ستاره اي نخريدم دلم گرفت

كم كم به سطح آينه ام برف مي نشست 

دستي بر آن سپيد كشيدم دلم گرفت

دنبال كودكي كه در آن سوي برف بود 

رفتم ولي به او نرسيدم دلم گرفت

نقاشي ام تمام شد و زنگ خانه خورد

من هيچ خانه اي نكشيدم دلم گرفت

شاعر كنار جو گذر عمر ديد و من 

خود را شبي در آينه ديدم دلم گرفت



سيد مهدي نقبايي







موضوعات مرتبط:

برچسب‌ها: ،


تاريخ : ۲۶ فروردين ۱۳۹۷ | ۰۷:۳۸:۳۹ | نويسنده : متن نوشته | نظرات (0)
{COMMENTS}
ارسال نظر
نام :
ایمیل :
سایت :
آواتار :
پیام :
خصوصی :
کد امنیتی :
[ ]
لطفا از ديگر مطالب نيز ديدن فرماييد
لطفا از ديگر مطالب نيز ديدن فرماييد
<< مطالب جديدتر         مطالب قديمي‌تر >>


.: Weblog Themes By Slide Skin:.