حرمتها كه شكسته شد
مسيح هم كه باشي نميتواني دل شكسته را احيا كني
انچه در دستت بود امانتي پنهان بود حراج شد
انچه نبايد بگويي گفته شد
فاجعه را يك عذر خواهي درست نميكند
حرف، حرف ويران كردن دل است
نه ديواري خراب كني از نو بسازي
دلي كه ويران كردي قصري بود كه خود ساكن آن بودي"
راستي حالا كه خود را بي خانه كردي
با آوارگيت چه ميكني
شايد به خرابه هاي جا مانده از ديگران پناه ميبري...

موضوعات مرتبط:
برچسبها:
{COMMENTS}
لطفا از ديگر مطالب نيز ديدن فرماييد
لطفا از ديگر مطالب نيز ديدن فرماييد