خطايت هر چه بود آدم.....
به جرم سيب دزديدن تورا از خويش پر دادند...!!!
ولي... آدم،،، نكن باور؛
تورا با چيدن يك سيب پر دادند؟!!!
خطايت... عشق حوا بود...
گمانم عاشقش بودي!!!!
به چشمت عشق را ديدي...
براي خاطر حوا تو آن شب سيب ميچيدي؟!!!
چه رازي پشت اين سيب است؟؟!!
كه مارا در به در كردي،
از آن ماواي روحاني،به اين دنياي ظلماني...
من از ابهام ميترسم،،،من از تكرار اين فرجام ميترسم...
چنان گنگ است اين قصه،
چنان تاريك وپنهان است كه از ترس سقوطي تلخ...
من از بوييدن يك سيب بد هنگام ميترسم!!!!!
موضوعات مرتبط:
برچسبها:
{COMMENTS}
لطفا از ديگر مطالب نيز ديدن فرماييد
لطفا از ديگر مطالب نيز ديدن فرماييد