از گره هاي بي شمار زندگي گله نمي كنم !!!
در اولين لحظه اى كه بدنيا آمدم ،
گره اى به بند نافم زدند كه معناى گره را بفهمم .
همان لحظه دانستم كه هميشه گره معناى بدى ندارد ...
شايد حكمتى در اين گره هاست !
با خوش بينى و صبر هر گره را
با رنگى زيبا كنار گره بعدى ميگذارم و خدا را شكر مى كنم
كه توانايي مقابله با آنچه سرنوشت برايم رقم زده دارم .
شايد روزى برسد
كه با همه اين گره ها فرشى زيبا ببافم !
فرشى كه خالق هستى نقشه اش را كشيده ....
و مرا براى بافتن آن برگزيده ،
چرا كه استعداد و توانايى لازم را در من ديده !
و من هر لحظه شكرگزار آن بافنده كل هستم .
موضوعات مرتبط:
برچسبها:
{COMMENTS}
لطفا از ديگر مطالب نيز ديدن فرماييد
لطفا از ديگر مطالب نيز ديدن فرماييد