كوچك تر كه بودم
فكر مي كردم بارون اشك خداست
ولي مگه خدا هم گريه مي كنه چرا بايد دل خدا بگيره !!!
دوست داشتم زير بارون قدم بزنم
تا بوي خدا رو حس كنم
اشك خدا را تو يه كاسه جمع كنم تا هر وقت دلم گرفت
كمي بنوشم تا پاك و آسماني شوم !!!
آسمان كه خاكستري مي شد دل منم ابري مي شد
حس ميكرم كه آدما دل خدا رو شكستند
ويا از ياد خدا غافل شدند
همه مي گفتند باران رحمت خداست
ولي حس كودكانه من مي گفت:
خدا دلش از دست آدما گرفته
موضوعات مرتبط:
برچسبها:
{COMMENTS}
لطفا از ديگر مطالب نيز ديدن فرماييد
لطفا از ديگر مطالب نيز ديدن فرماييد